فهرست کامل فرهنگ لغت مردم کوچه بازار مردم ایران قسمت پنجم

چوب حراج چیزی را زدن-در برابر تاراج و غارت قرار دادن جیر جیرک-آدم پر سر و صدا-اهل داد و فریادخشک و خالی-مختصر و ناچیز پر به پر کسی دادن- بال به بال کسی دادن ریقش درآمدن-بیرون زدن مواد درون امعا و احشا   در رفتن سخن از دهن-سخنی بی اراده گفتن جر و بحث کردن-مجادله را به درازا کشاندن از چیزی زدن(از مقدار چیزی کسر کردن)افسار کسی را شل کردن-به کسی آزادی کمی دادن خر کردن کسی-کسی را با چاپلوسی فریفتن بن بست-کوچه ای که راه در رو نداشته باشد-مشکلی…

کامل ترین مجموعه فرهنگ لغت مردم کوچه و بازار فارسی قسمت بیست و یک

رشته ی کلام به دست گرفتن-آغاز به سخن کردن-سخن را دنبال کردن ازراه‌نرسیده(در همان لحظه‌ی رسیدن، به مجرد ورود) پنجه بوکس-سلاحی سردئ به صورت حلقه های به هم پیوسته و دارای برآمدگی های برجسته تته پته-لکنت زبان   آستین تر داشتن(بسیار گریه کردن) چله ی کوچک-بیست روز میان هفدهم بهمن و پنجم اسفند حلبی-کنایه ازجنس آهنی کم مقاومت دعوت حق را لبیک گفتن-مردن تناسب داشتن (چیزی) به کسی خوش ریخت-دارای هیکل برازنده تو پر-دارای اطلاعات زیاد-آدم سنگین زدن بر طبل بیعاری-خود را به بی دردی زدن پوست سگ به روی…