کاملترین مجموعه فرهنگ لغت، اطلاحات و تمثیل های مردم کوچه و بازار فارسی قسمت دهم

حاضر و غایب کردن-خواندن نام افراد برای تعیین حاضران و غایبان افتادگی(پریشانی، احتیاج) از سرما چاقو دسته کردن-به پهلو دراز کشیدن و زانوها را روی شکم جمع کردن و دست‌ها را میان پاها فرو بردن دست پاچه-شتاب زده-مضطرب پی بردن-دریافتن-آگاه شدن چه غلط ها !-چه فضولی ها ! آب شدن(شرمنده شدن، رفتن آبرو، به فروش رفتن کالا) باریک شدن-دقت کردن-در بحر چیزی رفتن پَلِه-پول دایی اوغلی-پسر دایی خود را به کوچه ی علی چپ زدن-خود را بی اطلاع نشان دادن آینه‌ی هفت‌جوش(خورشید) بی کله-نترس-شجاع-بی خرد-تهی مغز روغن ریختن و عسل…

مجموعه ای از کلمات و اصطلاحات خودمانی و عامیانه ایرانی قسمت 236

چوب بست-داربست چوبی-چوب بندی آینه‌ی دق(آینه‌ای که شخص خود را در آن عجیب و غریب می‌بیند – شخص عبوس و بدقدم) از راه به‌در بردن-فریب دادن-اغوا کردن بار آمدن-تربیت شدن-به روشی عادت کردن تخته گاز-با سرعت تمام راندن اتومبیل   حرف دو نبش-نگا. حرف پهلودار زنبورک-نوعی تفنگ کوتاه یا توپی کوچک که بر جهاز شتر می گذاشتند   تخت و تبارک-با آسودگی خیال از روی شکم‌سیری-از سر بی‌مسئولیتی-بدون تعمق خِطَب-جزیی از جهاز شتر پس انداختن-جمع کردن پول-بچه به دنیا آوردن-به عقب انداختن از جا در رفتن(کنترل خود را ناگهان از…