-10-6 مراحل برنامه
اجتماع درمان مدار به عنوان یک فرایند تحول در مجموعه یادگیری اجتماعی معنا پیدا میکند در مجموع هر مرحله برمبنای مرحله پیشین استوار میشود. ساختار سلسله مراتبی در اجتماع درمان مدار به گونهای پیش بینی شده است که همراه و بر حسب هر مرحله و نیز کل مراحل حرکت از بیرون به درون راه میسر میسازد.
انتظار میرود که چنین درون سازی زمینههای پایداری و تعمیم پذیری مهارتها را فراهم آورد و بیماران را به خودمختاری و خود انگیختگی روزافزون برای تصمیمگیریهای سالم سوق دهد. در این مسیر، طرح درمان که در قالب سلسله مراتب و مراحل درمانی پیشبینی میشود شرایط این حرکت را فراهم میآورد.
یک دوره اجتماع درمان مدار شامل پنج مرحله اصلی است:
1. مرحله جهت یابی
2. مرحله درمان
3. مرحله پیش از ورود مجدد
4. مرحله ورود مجدد
5. مرحله مراقبت بعدی
6. مرحله جهتیابی
اهداف : آشنا نمودن مقیم با فلسفه، قوانین، فرایند گروه و سایر اطلاعات مربوط به برنامه و جهادی نگرش او به برنامه TC و ارزیابی آن
مدت : برحسب طول دوره TC متغیر است و حدوداً از یک تا 60 روز به طول میانجامد
2-10-7 مرحله درمان
اهداف : تمرکز عمده بر روش اهداف اصلی روانشناختی و اجتماعی است (خودیاری، مشکلات رفتاری، خانوادگی، تربیتی و حرفه ای سوءمصرف مواد و…)
مدت: برحسب طول دوره TC متغیر است و حدوداً از یک تا 60 روز به طول میانجامد .
مرحله پیش از ورود مجدد
اهداف : تدارک مقدماتی جدایی مقیم از اجتماع TC
مدت : بر حسب طول دوره TC متغیر است.
مرحله ورود مجدد
اهداف : کامل شدن جدایی فرد پس از اقامت در TC (ارائه خدمات مشاورهای در زمینه مشاوره حرفهای، همکاری با سایر گروههای خود یار و سایر سیستمهای اجتماعی، تربیتی، حمایتی )
مدت: بر حسب طول دوره TC متغیر است.
ضرورت پردازش نظریه و الگوی فراگیر اجتماع درمانی:
رشد و تکامل اجتماع درمانی TC، عنوان نوعی کیفیت خدماترسانی انسانی پیچیده، در گستره متنوع برنامه هایی که مبانی و رویکرد TC را پذیرفتهاند، روشن می شود به گونه ای تقریباً به 80000 نفر خدمات را عرضه میکنند. این جمعیت، دربردارنده مراجعین متفاوت است که طیف وسیعی از مواد مختلف را مصرف میکند و علاوه بر سوءمصرف مواد شیمیایی، دچار مشکلات اجتماعی روانشناختی پیچیده ای نیز هستند (لئون، 1991، کارول ، 1986به نقل از ثریا اسلام دوست ،1389).
کانونهای اصلاح و تربیت، بیمارستانهای پزشکی و روان پزشکی و مجموعه های درمان اقامتی و مراکز حمایتی با این که با سیل ویرانگر سوء مصرف الکل و مواد غیر قانونی مواجه شدهاند برنامه TC را در حوزههای فعالیت خود آغاز کرده اند.
تغییرات تدریجی TCطی دهه اخیر، نمایانگر نیرومندی، استعداد و انعطافپذیری این الگو در سازگاری با فرایند تغییر و تحول است. با این حال، تکامل TC، ضرورت تدوین مدل و چارچوبی نظری، به منظور پیشرفت در آموزش، اجرا و توسعه برنامه را آشکار ساخته است. در شرایط کنونی، این ضرورت در دو عرصه به هم پیوسته به طور مشخصتر به چشم میخورد : نخست، تنوع فرهنگها و دوم، پیچیدگی فرایند درمان.
روش ساختن فرایند درمان برای پیشرفت الگوی درمانی TC، ضروری است. فقدان اطلاعات مربوط به فرایند درمان، امکان نتیجهگیری پیرامون کارایی TC را کاهش داده و تلاش صورت گرفته در جهت بهبود کارآیی درمان را در تاریکی نگه داشته است. بنابراین چنانچه حلقه های رابطه میان و مداخلات درمانی برنامه، سیر تغییر مراجع و نتیجه نهایی درمان، به طور آشکاری در برقرار نگردد کارایی هر گونه مدل درمانی اجتماع مدارانه امری نامعلوم و کمتر قابل اثبات خواهد بود تعدیل و تصحیح دستور عملهای وجود TC برای افراد مختلف، مشخص گردد. دانستن چرایی و چگونگی تغییر افراد در TC ، پیش شرط ایجاد تغییر در درمان به منظور افزایش میزان نگهداری فرد در برنامه و دستیابی به نتایج دلخواه است.
در اولین بخش این نوشتار دیدگاه TC در مورد اختلال (اعتیاد)، فرد (معتاد)، زندگی درست و بهبودی را مرور می کنیم (لئون، 1994،به نقل از رخساره یزدان دوست،محمود طباطبایی،مهدی امیری).