صفحه اوّل را چگونه طراحی کنیم؟
از آنجایی که صفحه اوّل، نخستین صفحه ای است که با کاربر ارتباط برقرار می کند، نقش بسیار مهمی در انتقال موضوع نرم افزار به کاربر ایفا می نماید. ضمن اینکه موضوع برنامه در طراحی صفحه اول تأثیر می گذارد. از این رو، صفحه اوّل باید اوج خلاقیت طراح را در ایجاد طرح نشان دهد و در بالاترین سطح جذابیت بوده، موضوع برنامه و کم و کیف محتوای آن را نیز به بهترین وجه به بیننده منتقل سازد؛ مثلاً در نرم افزارهایی که به صورت چند رسانه ای عرضه میشود تا آنجا که امکان دارد باید روی جذابیت آن کار کرد و در مرحله اوّل، این ظصفحه اول است که می تواند چنین جذابیتی را بوجود آورد. البته افراط و تفریط در طراحی صفحه اوّل به هیچ وجه پذیرفته نیست و تا آنجا که ممکن است طراحی این صفحه باید شکل تخصصی داشته باشد و از طراحان متخصص آن استفاده کرد.
شاخص های رابط کاربر
مندل[1] در کتاب خود با عنوان طراحی واسط کاربر سه قانون اساسی را به صورت زیر ارائه میکند:
- واگذاری کنترل به کاربر
- کاهش بار حافظهی کاربر
- سازگار کردن واسطها
این قوانین طلایی، عملاً مبنایی برای مجموعه اصول طراحی واسط کاربر هستند که این فعالیت مهم طراحی نرمافزاری را هدایت میکند.(مندل، 1998، ص 100 ;2009، رشیدی، 1388، ص 194 ).
در این قانون رعایت نکات زیر الزامی است.
الف: کنترل کردن سیستم توسط کاربر
- شیوه تعامل راحت: شیوه های تعامل نباید کاربر را به انجام اعمال غیر ضروری مجبور ساخته و یا عملیات ناخواسته ای به او تحمیل کنند. طبعا هر سیستم در حین اجرا دارای وضعیت های مختلفی است.وضعیت های سیتم باید تحت کنترل کاربر باشد و او بی هیچ زحمتی به یک وضعیت وارد یا از آن خارج شود. برای مثال اگر کنترل املاءدر منو واژه پرداز انتخاب شود، نرم افزار به سمت حالت کنترل املاء حرکت کند. در صورتیکه کاربر در حالت کنترل املاء، امکان ویرایش متن کوچک را داشته باشد در آنصورت واسط کاربر در واژه پرداز دارای شیوه تعامل خوبی است.
- فراهم نمودن تعامل قابل انعطاف: از آنجاییکه کاربران مختلف، سلیقه های تعاملی مختلفی دارند گزینه هایی باید در اختیار کاربر قرار گیرد. برای مثال نرم افزار ممکن است به کاربر اجازه دهد که از طریق فرمانهای صفحه کلید، حرکت موشواره، قلم دیجیتالی یا فرمانهای تشخیص صدا با سیستم تعامل کند.به این نکته باید توجه داشت هر عملیاتی برای هر مکانیزم تعاملی جوابگو نیست. برای مثال فرمان استفاده از صفحه کلید( یا استفاده از میکروفون صوتی) جهت طراحی یک شکل پیچیده، نمی تواند موثر باشد.
- فراهم نمودن تعامل قابل انقطاع: کاربران باید بتوانند مجموعه ای از عملیات را به صورت سلسله مراتبی برای سیستم تعریف و به آن اعمال کنند.سیستم باید واسط هایی برای کاربران جهت خنثی کردن [2] عملیات داشته باشد.
- فراهم کردن تعامل قابل تکرار: سیستم بیاد به موازات پیشرفت سطح مهارت کاربر، تکرار تعامل را داشته باشد. پس از مدتی کار با سیستم، کاربران اغلب به این نتیجه می رسند که آن ها همان روند تعاملی را مکررا اجرا می کنند.طراحی مکانیزم های ماکرو این قابلیت را دارد که تعامل یک کاربر پیشرفته را با واسط راحت تر نموده و در نتیجه عملیات، به راحتی انجام می گیرد.
پنهان کردن ارتباطات فنی داخلی از کاربر: عادی. واسط کاربر باید کاربر را به درون عالم واقعی برنامهی کاربردی سوق دهد. کاربر نباید از سیستم عامل وظایف مدیریت فایل یا سایر فناوریها و غیره مطلع باشد. یک واسط کاربر خوب نباید از عملیات داخلی اجرایی، عملکرد مدیرت فایل یا دیگر تکنولوژی های کامپیوتری داخل سیستم، اطلاعاتی در واسط قرار دهد. بطور خلاصه واسط کاربر به گونه ای نباید باشد که کاربر در سطح عملیات ریز داخلی سیستم با آن تعامل کند. برای مثال، یک سیتم حسابداری نیازی به کپی و یا تغییر نام فایل ها ندارد و نباید این امکان در واسط سیستم قرار گیرد.
- ایجاد واسط کاربر متناظر با دنیای واقعی: واسط کاربر باید صفحاتی در حد ممکن متناظر با دنیای واقعی در اختیار کاربر قرار دهد.مثال خاص این مورد در نرم افزارهای شبیه سازی و روح بخشی[3] است.در این نرم افزارها، نرم افزار تصویر سه بعدی از اشیاء بر روی صفحه مانیتور ظاهر می گردد.کاربر به هنگام کار کردن با تصویر سه بعدی مشابه آنچه در دنیای فیزیکی سروکار دارد، نوعی احساس کنترل، تسلط و راحتی بدست می آورد. در این نرم افزارها رابط کاربر امکان بزرگ/کوچک کردن، چرخش به میزان درجات مختلف حول یک محور
- تسلط به محیط: بر اساس اصول روان شناسی، وقتی کاربر راضی به نظر می رسد که بر محیط
خود مسلط باشد و کارهایی که انجام می دهد، به طور قطع به نتیجه برسد. کاربر باید قادر باشد گام اول رل بردارد و شروع به جستجوکند . نظارت تمام اعمال را به دست گیرد. وقتی کاربر، خود را ناامید، عصبانی و آشفته می یابد به احتمال زیلد، به دلیل چیزی است که اتفاق افتاده و او بر آن مسلط نبوده و یا نتوانسته بر آن نظارت داشته باشد . حتی اگر این اتفاق کوچک بوده باشد. به عنوان نمونه کلید فاصله(Space Bar) در صفحه کلید، خوب کار نمی کند و هنگام تایپ بعضی کلمات به هم می چسبند و این کار، کاربر را آشفته می کند. نکته اینجاست که آیا رابط کاربر، همان اندازه که کاربر توقع و انتظار دارد، خواسته هایش را برآورده می کند؟ اگر غیراز این باشد، کاربر احساس می کند بر نظام تسلط ندارد و نمی تواند با آن ارتباط منطقی برقرار کند و آن را مورد انتقاد قرار میدهد.
(Tillman,2003).
- قابل درک بودن واژگان برای کاربران
- همخوانی واژگان با عملکردشان
کاستن از بار حافظهی کاربر
در این قانون نیز رعایت نکات زیر الزامی است.
- کاهش میزان بازخوانی از حافظه کوتاه مدت. وقتی که کاربران درگیر عملیات پیچیده هستند، مسئله بازخوانی از حافظه کوتاه مدت از اهمیت بسزایی برخوردار است. واسط باید به گونه ای طراحی شود که نیاز به بازخوانی عملیات و به یاد آوردن نتایج قبلی را کاهش دهد.این مسئله با ارائه اطلاعات کلیدی بصری، به گونه ای که کاربر توسط آنها قادر به نمایش عملیات های قبلی باشد حل می گردد.
- ایجاد خطاهای معنی دار. پیش بینی و جلوگیری از خطا، یعنی در حالت کلی طراحی سیستم باید به گونه ای باشد که مشکل جدی برای کاربر به وجود نیاورد در صورتی که مشکلی به وجود آید سیستم باید بتواند با ابزارهای هوشمندش خطا را شناسایی و رفع کند یک طراحی خوب باید از به وجود آمدن خطا در اولین محل جلوگیری کند برای محیط های مستعد بروز خطا سیستم باید با ارائه گزینه تایید به کاربر او را از احتمال وقوع خطا مطلع کند(گالیتز،1985). خطاهای اولیه برای یک کاربر، با دانش کاربری متوسط از سیستم ، باید قابل فهم و معنی دار باشد.به عنوان مثال خطا در وارد کردن نام کاربر ویا کلمه رمز برای هر کاربری به هنگام ورود به یک سیستم با معنی است. یک واسط خوب باید خطاهای داخلی سیستم را کنترل و با دادن علائم به کاربر پیغام مناسب دهد.
- تعیین میانبرهایی که شهودی هستند. وقتی که از کلیدهای سریع [4] جهت انجام تعامل با سیستم استفاده می شود(برای مثال Ctrl+p جهت عملکرد پرینت ) کلید سریع باید به گونه ای به عملیات وابسته باشد که به آسانی بازخوانی شود. طرح کلی بصری واسط باید مبتنی بر دنیای واقعی باشد. برای مثال سیستم طراحی صورت حساب، باید در فرایند پرداخت صورتحساب به کاربر کمک نموده و از کنترل دفترچه و ثبت استفاده نماید. در واقع این امکان برای کاربر فراهم می شود که متکی بر کلیدهای بصری قابل فهم بوده و از به خاطر سپردن راه حل های تعاملی محرمانه، جلوگیری نماید.
- آشکارسازی اطلاعات به شیوهای تدریجی. واسط باید به طور سلسله مراتبی سازماندهی شود. یعنی آنکه اطلاعات دربارهی یک عمل، شیء یا شیوه باید ابتدا در سطح بالایی از انتزاع ارائه گردد. جرئیات بیشتر باید پس از اعلام علاقهی کاربر با انتخاب وی از طریق ماوس، در اختیار او قرار گیرد. مثال رایج در بسیاری از برنامههای کاربردی واژهپردازی, عمل خط زیر است. این کارکرد یکی از چندین کارکردی است که در منوی قالببندی متن قرار دارد. هر چند که تمامی امکانات خط زیر (تکخطی، دوخطی و نقطهچین) به نمایش در میآیند
- استفاده از پیامها و علائم اخطاردهنده. اولین اثر سیستم کامپیوتری بر کاربر، حاصل از پیامهای خطای سیستم است. پیامهای خطا باید مؤدبانه، مختصر، سازگار و سازنده باشند. باید از جملات واضحی استفاده شود تا کاربر را سر درگم نکند. هر جا که ممکن باشد، پیام خطا باید روش تصحیح خطا را اعلام کند در صورت لزوم کاربر باید بتواند از سیستم کمکی پیوسته استفاده نماید.
- وضوح و قابل فهم بودن طرح صفحه
- طراحی ساده. بهترین رابطان کاربر از طراحی ساده برخورد ارند . طرحهای ساده، یادگیری و استفاده را آسان می کنند و به رابط کاربر، ثبات و استحکام می بخشند کاربر نباید به یکباره با حجم زیادی از اطلاعات روبرو شود، بلکه بهتر است مقدار زیادی از اطلاعات را به گونه ای جای داد که صفحه شلوغ به نظر نرسد به اعتقاد مندل، اکثر انسانها وقتی با حجم زیادی از اطلاعات روبرو می شوند، می ترسند. به نظر وی، رابط کاربر باید تلاش کند تا می تواند حضور اطلاعات را دوستانه جلوه دهد و آنها را پله پله و به صورت یک روند در نظر گیرد. در هر صورت، کاربر نباید ناگهان در دریایی از اطلاعات غوطه ور شود. همچنین، رابط کاربری که از وضوح و شفافیت برخوردار باشد، تا حد بسیار زیادی از اشتباهات جلوگیری کرده، اطلاعات مهم و اساسی را برجسته و قابل مشاهده می نماید و کاربر را به سمت یادگیری و استفاده ر احت تر، هدایت می نمای. به نظر فراری، رمز وضوح و شفافیت رابط کاربر، در سادگی است. بهترین رابطان کاربر از طراحی ساده برخورد ارند . طرحهای ساده، یادگیری و استفاده را آسان می کنند و به رابط کاربر، ثبات و استحکام می بخشند کاربر نباید به یکباره با حجم زیادی از اطلاعات روبرو شود، بلکه بهتر است مقدار زیادی از اطلاعات را به گونه ای جای داد که صفحه شلوغ به نظر نرسد به اعتقاد مندل، اکثر انسانها وقتی با حجم زیادی از اطلاعات روبرو می شوند، می ترسند. به نظر وی، رابط کاربر باید تلاش کند تا می تواند حضور اطلاعات را دوستانه جلوه دهد و آنها را پله پله و به صورت یک روند در نظر گیرد. در هر صورت، کاربر نباید ناگهان در دریایی از اطلاعات غوطه ور شود. همچنین، رابط کاربری که از وضوح و شفافیت برخوردار باشد، تا حد بسیار زیادی از اشتباهات جلوگیری کرده، اطلاعات مهم و اساسی را برجسته و قابل مشاهده می نماید و کاربر را به سمت یادگیری و استفاده ر احت تر، هدایت می نمای. به نظر فراری، رمز وضوح و شفافیت رابط کاربر، در سادگی است.
- مناسب بودن اندازهی حروف برای خواندن
- امکانات راهنمایی وکمک. رابط کاربر باید سطوح مختلفی از اطلاعات کمکی را در اختیار کاربر قرار دهد. سیستمهای کمکی یکی از جنبههای طراحی رابط کاربر هستند که کاربران را هدایت کرده در سه شکل ارائه میشوند:
- مستندات آماده شده توسط سیستم
- سیستم کمکی پیوسته(on-line)
- پیامهای تولید شده توسط سیستم، در پاسخ به فعالیتهای کاربر
هنگام طراحی پیامها باید اصول زیر را در نظر داشت:
- پیامها باید سنخیت داشته باشند، سیستم راهنمای کاربر باید از کاری که کاربر انجام میدهد آگاهی داشته و پیامهای خروجی را بطور مناسب صادر نماید.
- پیامها با تجربه کاربر همخوانی داشته باشد. هر چه کاربر با سیستم بیشتر آشنا میشود، پیامهای طولانی وی را بیشتر خسته میکند. اما، مبتدیان نمیتوانند پیامهای مختصر را درک کنند. راهنمای کاربر باید هر دو نوع پیام را تدارک ببینند و اجازه دهد که کاربر طولانی بودن پیام را کنترل کند.
- پیامها باید متناسب با مهارتهای کاربر باشد. این حالت با حالت قبلی متفاوت است. به عنوان مثال، کارمند منشی و کارمند برنامه نویس ممکن است از یک محیط استفاده کنند. منشی ممکن است در استفاده از کامپیوتر تجربه داشته باشد ولی مهارت آن با برنامه نویس یکسان نیست. هنگام صدور پیام میتوان از عبارات مختلفی استفاده کرد.
امکانات راهنمایی و کمک، از عناصر مهم در طراحی محیط رابط است که تاًثیر زیادی را در افزایش درک کاربر از محیط رابط دارد (زرهساز و فتاحی، 1387). بنابراین، طراحان رابط کاربر باید توجه خاصی را به آن مبذول دارند. بدیهی است، آنچه به منزله راهنما یا امکانات کمک در یک نرمافزار یا پایگاه قرار داده میشود، باید به گونهای باشد که کاربران به آسانی به آن دسترسی داشته و بتوانند از آن استفاده کنند. در طراحی راهنمای نرمافزارهای پایگاههای اطلاعاتی، طراحان باید به رویکرد و ساختار ذهنی کاربران در فرایند اطلاعیابی و همچنین عوامل مرتبط با خود نظام رایانهای توجه و نقش آنها را پیش از طراحی تجزیه و تحلیل کنند تا راهنمای طراحی شده قابلیت علمی و عملی و به عبارت دیگر کارآیی موردنظر را به دست آورد و مورد غفلت کاربران قرار نگیرد (زرهساز و فتاحی، 1378).
به طور کلی هر کاربر به شیوهای خاص با عناصر رابط ارتباط برقرار میکند. بنابراین، نوع کمکی که کاربر میخواهد، اعمالی که از محیط رابط انتظار دارد، میزان تحمل او نسبت به خطاهای رابط و زمانی که در زمینه خاص به کمک نیاز دارد، از یک کاربر تا کاربر دیگر فرق دارد (Riecken, 2000). طراحان باید ویژگیهای شخصی مانند سن، جنس، و فرهنگ را در طراحی مد نظر قرار دهند. موضوع شخصیسازی در طراحی رابط کاربر بسیار مهم و هدف آن افزایش سهولت استفاده است. در شخصیسازی به دلیل اینکه نیازهای کاربر شناسایی و با موفقیت رفع میشود، ارتباط رضایتبخشی بین کاربر و نظام برقرار میگردد (Kramer et al., 2003).. وقتی کاربران با پیام خطایی مواجه شوند که مفهوم آنرا درک نکنند، به سیستم کمکی مراجعه میکنند تا اطلاعاتی راجع به کاری که باید انجام دهند کسب کنند. این نوع درخواست کمک به معنی این است که “من در مشکل گیر کردم“ نیاز به کمک دارم. شکل دیگری از درخواست کمک به این صورت است: کمک؟ و معنی آن این است ؛کمک کنید،؛ من نیاز به اطلاعات دارم اگر هر دو نوع کمک رسانی در سیستم وجود داشته باشد باید ساختارهای مختلفی از پیام و امکانات مختلفی از سیستم وجود داشته باشد.
سیستمهای کمکی همواره باید دارای چندین نقطه ورودی باشند. باید به کاربر اجازه دهند تا بتواند از سطح بالای سلسله مراتب پیام وارد شود تا اطلاعات خود را پیدا کند، به سیستم کمکی وارد شود تا توضیحی از پیام خطا دریافت کرده و سیستم کمکی را فراخوانی کند تا توضیحی راجع به دستور خاصی از کاربرد، دریافت نماید. (لاودن : 274-277)
- ترکیب رنگها به شکل مناسب و انتخاب رنگ مناسب برای ارایه پیام مناسب. رنگ به طراح رابط قدرت بیشتری میدهد تا بتواند در نمایش ساختارهای پیچیده اطلاعات مورد استفاده قرار دهد. در بعضی از سیستمها، پیچیدگی سیستم زیاد است، بطوری که بدون استفاده از رنگ، اطلاعات نمایش داده شده قابل فهم نیستند. در سیستمهای دیگر، ممکن است استفاده از رنگ ضرورتی نداشته باشد اما میتواند برای مشخص کردن اهمیت بعضی از وقایع موجود در نرمافزار، مورد استفاده قرار گیرد.
بطور کلی رنگها میتوانند در موارد زیر موثر باشند:
- جلب توجه به اخطارها
- خوانایی و کاهش آزارهای چشمی
- مشخص نمودن بخشی از صفحه نمایش، مثل خط فرمانها و منوها
- دستهبندی عناصر در منوها، یا در نوار وضعیت، و آموزش در ارتباط با شماره کلیدهای عملیاتی
با وجود این، رنگها باید با دقت و با درک درست از چگونگی تفکیک و یا از نحوه کسب اطلاعات از طریق استفاده کنندگان بالقوه بکار میرود. استفاده نامناسب از رنگ نه تنها بازدارنده است بلکه باعث گمراهی میشود. (268:سامرویل) . رنگ، روی احساس، ادراک و واکنش ما تأثیر میگذارد. استفاده از رنگهای مناسب در محیط رابط، حسّ خوشامدگویی، راحتی و اعتماد را به کاربر منتقل میکند. اگر طراحی یک محیط تغییر کند، در اصل زبان گفتگوی تصویری آن عوض میشود و بدینسان ممکن است واکنش متفاوتی از کاربر سربزند. در طراحی رابط کاربر توصیه میشود حداکثر از 5 رنگ، شامل رنگهای گرم یا سرد و با زمینه سفید، استفاده شود. طراحی یک رابط با رنگهای گرم و سرد، کاربر را گیج میکند و باعث میشود رابط، شلوغ، بینظم و غیرقابل اعتماد جلوه کند. در رنگبندی یک صفحه باید به این موضوع توجه شود که این رنگ قرار است در چه صفحهای و با چه موضوعی به کار رود.
سامرویل مواردی را جهت استفاده بهتر از رنگ بیان میکند که عبارتند از:
- از رنگهای زیادی استفاده نکنید. در یک پنجره بیش از چهار یا پنج رنگ نباید مورد استفاده قرار گیرد.
- کارهایی را که کاربر سعی در اجرای آنها دارد، با رنگ خاصی مشخصی کنید. اگر آنها باید نمونههایی غیر عادی را شناسایی کنند، آنها را پر رنگ کنید، اگر متشابهها نیز باید شناسایی شوند آنها را با رنگ مشخص کنید.
- کنترل رنگها را به عهده کاربر بگذارید. کاربر باید بتواند رنگها را فعال یا غیرفعال کرده یا آنها را تغییردهد.
- طراحی را برای نمایش تک رنگ انجام دهید و سپس رنگ را به آن اضافه کنید. اگر نمایش تک رنگ مناسب نیست، رنگ معمولا آن را قابل پذیرش میکند.
- از رنگها بطور سازگار باید استفاده شود. اگر قسمتی از سیستم پیامهای خطا را با رنگ قرمز نمایش میدهد، سایر قسمتها نیز باید همین طور عمل کنند. رنگ قرمز برای هیچ کار دیگری نباید استفاده شود. در غیر این صورت کاربر آن را به عنوان پیام خطا تفسیر میکند
سازگارسازی واسط
در این قانون نیز رعایت نکات زیر الزامی است.
قرار دادن عمل فعلی در یک بافت معنیدار توسط کاربر. بسیاری از واسطها، لایههای پیچیدهی تعاملی را با تصاویر زیادی در صفحه نمایش پیاده میکنند. تهیه نشانگرها (مثل عنوانهای پنجره، شمایلهای گرافیکی)، از این نظر که کاربر را قادر میسازند تا محیط کاربری موجود را بشناسد، اهمیت دارند. به علاوه، کاربر باید بتواند مبدأ خود و امکانات موجود برای گذر به عملی جدید را تعیین کند.
حفظ سازگاری در یک گروه مشترک از کاربردها و یا سیستم ها. در کلیه تعاملات در واسط بین انسان و مجکوعه ای از سیستمها و یا کاربردهای مشترک (نظیر نرم افزارهای اتوماسیون دفتری شرکت ماکروسافت) باید سازگاری بر طبق اصول طراحی حفظ شود.
حفظ سازگاری در استفاده از تجربه کاربر.تصور کنید کاربری بر طبق عادت در کار با سیستم های قبلی کلید ctrl-p را برای پرینت کردن فایل استفاده میکند. در صورت در نظر گرفتن کلیدی دیگر برای عمل در نرم افزارهای ویرایش جدید، ممکن است باعث مشکل و سردرگمی برای کاربر شود مگر اینکه دلیل قانع کننده ای برای آن وجود داشته باشد.
یکسان بودن فرمت فرمان ها و منوهای سیستم. منوها شکل دیگر فرمانها هستند که از مشکلات یادگیری فرمانها جلوگیری میکنند. منوها برای کاربران حق انتخابهایی ایجاد میکنند تا بتوانند عملیاتی را با انتخاب یکی از آنها انجام دهند. حق انتخاب منو معمولا به شکل فرمانهای نمایش داده شده تجلی میکند. این فرمانها که به صورت یک متن کوتاه توضیحی هستند بخصوص برای کاربران با تجربه مناسبند. تصاویر یا نمادها نیز ممکن است برای نمایش حق انتخابهای گوناگون در نظر گرفته شوند. انتخاب مناسب به وسیله وارد کردن یک کد(اغلب به صورت یک حرف و یا عدد) یا به وسیله اشاره به انتخاب مورد نظر به وسیله ماوس و یا سایر ابزار اشاره گر امکان پذیر است. فهرست منوها عمدتا برای کاربرانی که گاهگاهی از کامپیوترها استفاده میکنند یا کاملًا تازه کارند مناسب است.کمک اضافی بندرت لازم میگردد و اطلاعات محدودی به وسیله کاربر وارد میشود. طراحان سیستم معمولا حق انتخاب را محدود میکند، بنابراین کاربران مبتدی کمتر دچار اشتباه میشوند. همچنین این مساله به کاربرانی که با اصطلاحات بکار رفته در رابطها آشنا نیستند کمک میکند زیرا به هر حال حق انتخاب محدود است. اگر منوها به صورت مناسب تهیه و عناصر آن با دقت انتخاب شود، استفاده از آنها سریع و آسان میگردد و این کار اغلب مستلزم زدن یک یا دو کلید یا استفاده از ماوس برای تکمیل کردن یک انتخاب است. همچنین با توجه به اینکه اطلاعاتی که باید وارد شود معمولًا یکی از انتخابهای پیشنهادهای است، بنابراین برنامه نویسی به شکل منویی آسان است.
یکی از اشکالهای سیستمهای منویی اولیه این بود که بخش عمدهای از صفحه نمایش به وسیله منوها اشغال میگردید و در نتیجه فضای کاری محدود میشد. امروزه در تهیه رابطها از ترکیب انواع منوها استفاده میگردد.منوهای متداول به شرح زیر است.
- منوهای تک انتخابی اغلب برای تاکید عملی که بوسیله کاربر پیشنهاد شده است مورد استفاده قرارمیگیرند.
- POP-UP نوعی دیگر از منوهایی است که در وسط صفحه نمایش ظاهر میشود و از کاربر یک انتخاب یا جواب طلب میکند.
- منوهای کرکرهای، عمودی هستند و به منوی اصلی که در بالای صفحه نمایش قرار دارد وصل میشود، وقتی یک کاربر آن را در منوی اصلی انتخاب میکند منوی دیگری شامل تعدادی حق انتخاب ظاهر میگردد.
- منوهای مرحلهای از تعدادی منو تشکیل میشوند، که وقتی کاربر یکی از آنها را در بالای صفحه منو انتخاب میکند منوی دیگری به طرف پایین ظاهر میشود. انتخاب منوهای پدیدار شده نیز به نمایش منوهای بیشتر منتهی خواهد شد.
منوی اصلی در بالا یا پایین صفحه نمایش ظاهر میشود و مادامیکه کاربر کارهای دیگری انجام میدهد و منوهای دیگر به نمایش درمیآید، پایدار است و منوهای فرعی عمودی نیز ممکن است به وابسته باشد، یا فقط حق انتخابهای عمومی مثل کمک، ذخیره و خروج را شامل گردد.( سامرویل: 252-255) .
در بازطراحی محیط رابط، وجود سازگاری در نظامها، بین نسخههای قدیم و جدید نیز مهم است. اگر کاربران احساس کنند دانش فعلیشان کافی نیست و باید نظام جدید را از طریق آزمون و خطا یاد بگیرند، مزیتهای نظام جدید ممکن است به آسانی نادیده گرفته شود (Dillon, 2003).
- متناسب بودن رابط کاربر با شرایط فیزیکی کاربران مثل معلولیتهای جسمانی و با سطح تواناییهای شناختی آنها مثلاً بر مبنای سن و پایهی تحصیلی آنها. در طراحی رابط کاربر باید افرادمختلف و تواناییهایشان در نظر گرفته شود.به طور مثال آیا کاربران دارای نیازهای و محدودیتهای ویژه ای، مثلا در زمینه دیدن، خواندن و نوشتن و یا حرکت دادن ماوس هستند؟ مثلا کاربران خردسال، که مهارت خواندن کافی ندارند، رابطهای تصویری بسیاره ساده و گام به گام را ترجیح می دهند، در حالی که، کاربران با تجربه، از رابطهای کاربر خلاصه ، که هرچه سریعتر آنها را به خواسته اصلی شان برساند بیشتر استقبال می کنند(امیرتیموری،1390).
- ثبات و یکدستی،ثابت بودن طرح کلی صفحه نمایش و یکدستی واژها و عبارات در تمام صفحات. یک صفحه رابط با ثبات به کاربر اجازه می دهد تا دانش و آموخته های قبلی خود را به کار گیرد به نظر فراری(Ferrari,2005)، یک محیط با ثبات جو آشنایی را فراهم می کند که باعث یادگیری راحتتر کاربر می شود. شرکت مایکروسافت(2003) به عنوان نمونه به نسخه های متفائت سیستم عانل ویندوز اشاره می کند که متداول و متعارف بودن شکل رابط کاربر در آن ها رعایت شده است.کاربری که با طرز استفاده از یک صفحه ویندوز آشنا باشد می تواند کار با صفحه های ویندوز دیگر را هم به راحتی فرا گیرد. منوها مثال خوبی برای این ادعا هستند در اکثر صفحه های ویندوز گزینه File در سمت چپ قرار میگیرد و بعد از آن به ترتیب Help ، Tools ،View ، Editقرار گرفته اند. ممکن است گفته شود کلمه Document بهتر از کلمه File میباشد و یا اینکه گزینه Help باید در ابتدا قرار گیرد.مانعی برای انجام این تغییرات وجود ندارد ولی با انجام آن ها کاربر گیج می شود، قابلیت استفاده رابط کاربر کاهش مییابد زیرا باید هنگام استفاده از صفحه ویندوزهای متفاوت کمی درنگ و فکر کند تا مکان منوها و اسامی آن ها را بیابد. مکان قرار گرفتن منوهای فرعی نیز حائز اهمیت است. کاربر انتظار دارد گزینه های فرعی Paste، Cutو Copy را در زیر گزینه Edit بیابد. انتقال آن ها به گزینه اصلی Fileباعث سردرگمی میشود. پس بهتر است از خط مشی های تثبیت شده پیروی نمود، مگر اینکه دلیل قاطعی برای تغییر آنها وجود داشته باشد . افزون بر این، ثبات و متداول بودن شکل و فرم صفحه، دخالت حافظه کاربر را تا جایی که ممکن باشد کم رنگ می کند . )مندل .(Mandel,2003 در این زمینه معتقد است، نیاز برای بخاطرآوردن اسامی رکوردها و یا رسیدن به موضوعات مختلف مانند پوشه ها (Folders) فضای زیادی را به ذهن کاربر اشغال می کند. اگر رابط کاربر، کاربر را مل زم کند همه اینها را به خاطر بسپارد، این اطلاعات در اکثر موارد در حافظه طولانی مدت شخص باقی نم یماند و پس از مدتی به یاد آوردن آنها مشکل است . رابط کاربر باید تا حد ممکن دخالت حافظه را کم کند . یک رابط کاربر متداول، به حافظه کوتاه مدت کاربر اعتماد می کند.
[2] Undo
[3] Animation
[4] Hortkeys