اشکال بالینی اختلال بدشکلی بدن
2-1-7-1- بدشکلی هراسی عضله[1]
یکی از مهمترین و شایعترین نوع اختلال بدشکلی بدن، بدشکلی هراسی عضله یا ماهیچه میباشد. اکثر افراد با بدشکلی هراسی ماهیچه، مرد هستند، اگر چه مواردی زن هم دیده شده است. تقریبا یک چهارم از مردان مبتلا به اختلال بدشکلی بدن این نوع نگرانی را دارند. هم چنین میزان شیوع بالایی از اختلال بدشکلی بدن در میان ورزشکاران وجود دارد. اشتغال ذهنی افراطی با ماهیچهها و وزن بدن گاهی به دلیل عملکردهای ورزشی است از جمله ورزشکارانی که به وزن بالای ماهیچهای (عضلانی) به عنوان یک عامل عمده برای موفقیت در ورزش توجه دارند مثل: فوتبال، کشتی وراگی و ورزشهایی که به یک سایز مشخصی برای رقابت نیاز دارند مثل: بدنسازی. چون ورزشکاران حرفهای ساعات طولانی تمرین می کنند و برخی مواقع نسبت به وزنشان و عضلاتشان اشتغال ذهنی پیدا می کنند.
اختلال بدشکلی بدن در کسانی که به فکر زیبایی اندام هستند نیز شایع است.
سه نشانه که فرد با اختلال بدشکلی هراسی عضله را تشخیص خواهیم داد عبارتند از:
۱-اشتغال ذهنی نسبت به اینکه بدنشان به حد کافی عضلانی یا به حد کافی لاغر نیست
۲-یک اختلال قابل توجه بالینی در فعالیتهای زندگی (روزمره) در نتیجه اشتغال ذهنی نسبت به عضلات وغیره
۳-این اشتغال ذهنی برای داشتن ماهیچههای کافی یا خیلی کوچک نباید بر جنبههای دیگری از ظاهرمتمرکز باشد.
افراد با بدشکلی هراسی عضله، حتی با اینکه اندام طبیعی و عضله خوبی دارند، فکر میکنند هیکلشان کوچک و لاغر است و از اینکه به اندازه کافی عضله ندارد، میهراسند، و اجباری (وسواس عملی) به منظور رسیدن به سطح مطلوب عضلانی دارد، به نوعی مشابه بیاشتهایی عصبی در زنان است(اولیواردیا، ۲۰۰۱). هم چنین به عنوان بیاشتهایی معکوس، نیز شناخته میشود، به عبارتی توجه اصلی بر این نیست که شخص چه قدر لاغر به نظر میرسد بلکه به این است که چقدر بزرگ و ماهیچهای است. آنها همچنین نگرانند که چاق نشوند. و رفتارهای خاصی مانند، وارسی افراطی خود در آینه، اطمینان جویی از دیگران که آیا هیکل آنها عضلانی است، و اندازه گیری مکرر وزن خود را انجام میدهند. تعداد زیادی از این افراد، قسمتهایی از بدنشان را که دوست ندارند با لباسشان میپوشانند. فیلیپس و همکاران (۲۰۰۶) نشان دادند که ۷۱ درصد از افراد با بدشکلی هراسی عضله، به طور افراطی افزایش وزن دارند، ۶۴ درصد به طور افراطی ورزش میکنند و ۷۱ درصد در حال رژیم غذایی هستند. بعضی از این افراد به قدری ورزش میکنند که دیگر زمانی برای فعالیتهای دیگر و آشنایان ندارند و عدهای حتی آسیب جدی به جسم خود وارد میکنند. افراد با بدشکلی هراسی عضله احتمالا نسبت به کسانی که این نوع اختلال را ندارند به رفتارهایی از این نوع بیشتر مشغول هستند. بنابراین این نوع رفتارها ممکن است سرنخی برای وجود بدشکلی هراسی عضله باشد.
در این اختلال فرد تصویر منفی نسبت به عضلات و اندام خود دارد، به طوری که احساس میکند که به اندازه کافی خوش اندام و عضلانی نیست. وسواس درباره هیکل و اندام عضلانی، تمایل به عالی بودن از لحاظ عضلانی و ماهیچهای، عقده ادونیس نامیده میشود.
این باور که مردان بایستی یک ساختار خاص، اساسا یک ساختار ماهیچهای، داشته باشند، به نظر میرسد به علت تاثیرات اجتماع و فرهنگ باشد.این مردان برای رسیدن به بدن خوش فرمی که در رسانهها بر روی آن تاکید میشود شدیدا به پرورش اندام میپردازند، گاهی دست به مصرف تقویت کنندهها و استروئیدها برای حجیم کردن عضلات خود می زنند.
2-1-7-2- نوع هذیانی اختلال بدشکلی بدن
اختلال بدشکلی بدن دارای طیفی از بینش است و تفکر هذیانی در پیوستاری از این اختلال است. تفکر دراختلال بدشکلی بدن ممکن است در طول این پیوستار از تفکر غیرهذیانی به هذیانی نوسان داشته باشد. بیماران ممکن است دچار دو شکل از اختلال، هذیانی و غیرهذیانی باشند، گر چه در DSM_IV، شکل غیر هذیانی در طبقه اختلالات شبه جسمی و شکل هذیانی در طبقه اختلالات هذیانی قرار میگیرد، اما تشخیص هذیانی از اشتغال ذهنی غیر هذیانی دشوار است که این تائیدی بر الگوی پیوستاری است و دادههای اولیه نشان دادهاند که آنها گونههای متفاوت یک اختلال هستند (فیلیپس و همکاران، ۱۹۹۳).
این نگرش هذیانی – غیرهذیانی، در اختلالات دیگر مانند وسواس فکری-عملی، بیاشتهایی روانی و خود بیمار انگاری و فوبی اجتماعی دیده میشود، و مانند اختلال بدشکلی بدن این اختلالات نیز دارای طیفی از بینش هستند، که درطول این پیوستار نوسان دارد (فیلیپس، ۱۹۹۶).
بیشتر از یک سوم افرادی که از اختلال بدشکلی بدن رنج میبرند باورهایشان در مورد ظاهر، هذیانی میباشد. افراد با باورهای هذیانی علائم شدیدتری از اختلال بدشکلی بدن را نشان میدهند. فرد کاملا متقاعد شده است که باورهای بدشکلی بدن او واقعیت دارند. این افراد فکر میکنند افکارشان در مورد ظاهر خود دقیقا درست است و افراد دیگر دیدگاه مشترکی در مورد اینکه آنها چطور به نظر میآیند دارند. آنها معمولا تمایلی به قبول درمانهای روانشناختی و روانپزشکی از خود نشان نمیدهند(فیلیپس، ۲۰۰۹). تخمین زده میشود که شیوع هذیان جسمانی (پسیکوز بدشکلی بدن) بین ۴% تا۸% است (هلندر و همکاران، ۱۹۹۳).
البته ارتباط بین اختلال بدشکلی بدن و نوع هذیانی آن مجادله انگیز است. برخی مشاهدات نشان دادند که اشکال هذیانی و غیرهذیانی از اختلال بدشکلی بدن، اختلالات مشابهی هستند و احتمال ندارد که مبتلایان با تغییر در تفکر، دارای دو اختلال متفاوت باشند.در یک مطالعه، مبتلایان به نگرانی، در حد هذیان، با مبتلایان به شکل غیر هذیانی اختلال، مقایسه شدند. دادههای جمعیتشناختی، پدیدارشناختی، ویژگیهای مرتبط، سیر بیماری، همبودی، تاریخچه خانوادگی و پاسخ درمانی در هر دو گروه تفاوتی نداشت. (فیلیپس و همکاران، ۱۹۹۳).
2-1-7-3- اختلال بدشکلی بدن وارونه شده (نیابتی)
یک نوع دیگری از اختلال بدشکلی بدن به نام اختلال بدشکلی بدن نیابتی وجود دارد. افراد مبتلا به این نوع اختلال در مورد ظاهر شخص دیگری نگرانند. آنها ممکن است که یکی را که مورد علاقهشان است، به یک جراحی غیرضروری وادار کنند. در بعضی موارد، این نگرانیها با نگرانی مربوط به ظاهر خودشان شروع میشود. برای مثال، آنها اشتغال ذهنی دارند که گوش پسرشان جلو آمده و یا موهای دوستشان مشکل دارد با اینکه در حقیقت قیافه آنها هیچ مشکلی ندارد.
جوزفسون و هلندر در یک مطالعهای، دو مورد از اختلال بدشکلی بدن را گزارش دادند که در این دو مورد نگرانی درباره ظاهر شخص، به احساس ناراحتی درباره ظاهر دیگران تغییر کرده است. یکی از موارد، مرد ۳۹ سالهای است که نسبت به صورت و موهای بدن کودکانش اشتغال ذهنی داشت و مورد دیگر زن ۳۲ سالهای است که دچار افکار وسواسی غیرمنطقی درباره بینی هم اتاقیاش بود. تاریخچه اختلال وسواس فکری – عملی در هر دو مورد وجود داشت (جوزفسون و هلندر، ۱۹۹۷).
[1] Muscle dysmorphia
[2] Olivardia
[3] در اساطیر یونان، ادونیس یک مرد جوان خوشتیپ است
[4] Delusional thinking
[5] Anorexia nervosa
[6] hypochondriosis
[7] Jesephson